در بازار ارزهای دیجیتال، ابزارهای مختلفی برای تحلیل بازار، پیشبینی حرکات آن و تصمیمگیری برای انجام بهترین حرکت و کسب سود در دسترس هستند. این ابزارها به تریدرهای حرفهای کمک میکنند تا بتوانند در هر شرایطی تحلیل مناسبی از بازار داشته و بتوانند از آن سود کسب کنند. یکی از این تحلیلها، تحلیل زمانی است که از ابزارهای مهم برای فعالیت در بازار به شمار میرود. در ادامه به بررسی این تحلیل و ابزارهای زیرشاخه آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
تحلیل زمانی به چه معناست؟
در تحلیل تکنیکال، دو مولفه مهم وجود دارد: قیمت و زمان. با تحلیل این نمودارها، تحلیلگران میتوانند پیشبینی نسبتا درستی از قیمت یک رمزارز داشته باشند. با توجه به اینکه این نمودارها نوسان داشته و ثابت نیستند، تحلیلگران آنها را در بازهها و مجموعههای زمانی مختلف بررسی میکنند. این بررسی به آنها اجازه میدهد تا به صورت دقیقتر اطلاعات مفید و کاربردی را بررسی کرده و پیشبینی درستی از قیمت دارایی مورد نظر داشته باشد.
بهترین ابزارها برای تحلیل زمانی در تحلیل ارزهای دیجیتال
با توجه به اینکه خود تحلیل زمانی جزو تحلیلهای تکنیکال به شمار میرود، این تحلیل دارای ابزارهایی است که به تحلیلگران اجازه بررسی و تحلیل بهتر بازار را میدهند. این ابزارها به موارد مختلفی از بازار اشاره دارند و برای یک تحلیل مناسب و درست، باید از چند تحلیل به صورت همزمان و یا ترکیبی استفاده کرد.
چرخه های زمانی (Time Cycle)
چرخههای زمانی در تحلیل تکنیکال، به چرخهای گفته میشود که در آن یک اتفاق مشخص روی میدهد؛ برای مثال در یک چرخه 3 روزه قیمت یک رمزارز به میزان حداقل و سپس حداکثر مشخصی میرسد. به صورت عامیانهتر، برای مثال چرخه گذشتن یک سال 365 روز و یا چرخه ضربان قلب، حدودا یک ثانیه است.
چرخههای زمانی به تحلیلگران کمک میکند تا اتفاقات یک بازه زمانی مشخص که به صورت چرخه اتفاق میافتند و تکرار میشوند را شناسایی کرده و از این اطلاعات به دست آمده برای انجام پیشبینیهای خود استفاده کنند. چرخههای زمانی نیز بهترین کاربرد را هنگام استفاده به صورت همزمان با دیگر تحلیلها دارد.
شاخص میانگین متحرک
یکی از مشهورترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است که میانگین قیمتی یک دارایی را در بازههای زمانی مشخص نشان میدهد. مهمترین فایده این ابزار، ارائه قیمت میانگین به صورت لحظهای است. این شاخص به صورت لحظهای بهروز میشود و به تحلیلگران کمک میکند تا دیدی کلی نسبت به بازار و حرکات قیمتی دارایی داشته باشند. میانگین متحرک (Moving Average و یا به اختصار MA) خود دارای دو نوع است:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average، به اختصار SMA): در این نوع میانگین متحرک قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص به صورت ساده میانگینگیری میشود. در این روش قیمتهای مختلف در یک بازه زمانی با هم جمع شده و در نهایت بر تعداد این قیمتها تقسیم میشود. از این ابزار برای موارد مختلفی مانند تعیین نقاط ورود و خروج و شناسایی سطوح مقاومت و حمایت استفاده میشود.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Averge، به اختصار EMA): این ابزار در مقایسه با میانگین متحرک ساده کمی متفاوت عمل میکند و برخلاف آن که بازههای قیمتی را بررسی میکند، بیشتر به قیمتهای اخیر بازار واکنش نشان میدهد. همچنین این ابزار کمی پیچیدهتر از SMA بوده و نیاز به محاسبات بیشتری دارد.
شاخص بولینگر باندز
یکی دیگر از اندیکاتورهای محبوب تحلیل تکنیکال، بولینگر باندز (Bollinger Bands) است که مناطق اشباع در خرید و فروش را برای تحلیلگران مشخص میکند. بولینگر باندز در دو بازه زمانی (تایم فریم) کوتاه و بلندمدت قابل استفاده است و از سه خط تشکیل شده است؛ خط میانی که یک میانگین متحرک ساده است و دو خط دیگر که در بالا و پایین این میانگین قرار میگیرند.
سیگنالهای بازار در این تحلیل بر اساس نوسان خط میانی یا همان میانگین متحرک ساده است؛ قیمت در این خط به سمت هردو خط بالا و پایین خود نوسان میکند و پس از بررسی این نوسانها، سیگنال حاصل از بررسیهای تحلیل بولینگر باندز صادر میشود. برای نتیجهگیری بهتر، تحلیلگران این تحلیل را با دیگر تحلیلها ترکیب میکنند.
در تحلیل بولینگر باندز از یک فرمول مشخص برای تعیین سیگنال استفاده میشود که برای استفاده از آن، باید درک بهتری از نمودار بولینگر باندز یک دارایی داشته باشیم. همانطور که اشاره شد، خط میانی در این اندیکاتور یک متحرک ساده است که در بازه 20 روزه تعیین شده و دو خط دیگر که در بالا و پایین آن قرار دارند، به اندازه چندین انحراف معیار (Standard Deviation، به اختصار SD) با خط وسط اختلاف دارند. مقادیر در این نمودار با توجه به نیاز تحلیلگر قابل تغییر است.
شاخص قدرت نسبی RSI
در این اندیکاتور، میانگین افزایش قیمتها در یک بازه زمانی مشخص محاسبه شده، تقسیم بر میانگین کاهش قیمتها در همان بازه شده و در نهایت پاسخ این معادله با استفاده از ابزارهای ریاضی تبدیل به یک عدد قابل مفهوم و درصدی میشود. هر چه عدد اندیکاتور RSI بزرگتر باشد، تعداد و طول شمعهای سبز نمودار آن نسبت به شمعهای قرمز بیشتر است و هرچه عدد RSI کوچکتر باشد، برعکس این موضوع در نمودار اتفاق میافتد.
سیگنالهای خرید و فروش در RSI به دو صورت قابل تحلیل هستند؛ به ناحیه بالای 70 درصد (عدد شاخص RSI) ناحیه بیشینه خرید (Over Bought) و به ناحیه زیر 30 درصد در این شاخص، ناحیه بیشینه فروش (Over Sold) گفته میشود. خروج این اندیکاتور از ناحیه بیشینه فروش، به عنوان تحلیلی برای خرید تلقی میشود و بالعکس (خروج از ناحیه خرید نیز سیگنالی برای فروش تلقی میشود).
سخن پایانی
در این مقاله به تحلیل زمانی و ابزارهای ان پرداختیم. تریدرها و تحلیلگران برای کسب سود از بازار و پیشبینی قیمتهای آن از انواع تحلیلها از جمله تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و تحلیلهای زمانی نیز در همین دسته تحلیلها قرار دارند؛ پس اگر در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت داشته و به دنبال کسب سود بیشتر هستید، حتما نحوه کار و استفاده از این تحلیلها را به صورت کامل یاد بگیرید.
نوشته معرفی بهترین ابزارهای تحلیل زمانی اولین بار در ایرانیکارت. پدیدار شد.